مرد در خواب بود به همین دلیل نتوانست در خلقت من دخالت کند. من تو را از یک استخوان بوجود آوردم. من دنده های قوی و حساسی را انتخاب کردم که از قلب و ریه ات محافظت کند و تو را برای انجام هر چه می خواهی حمایت می کند. من تو را به طور کامل خلق کرده ام.  

چشمانت را ........... آن ها را تغییر نده.

لب ها یت را ......... چقدر دوست داشتنی است.

دستانت را که بسیار آرامش بخش است برای لمس کردن. آری من دستانت را لمس کردم و قلبت را محافظت.   

از همه آنهایی که زندگی می کنند نفس می کشند تو بیشتر شبیه منی. این تنها دلیلی است که من تو را اشرف مخلوقات کرده ام. 

تو زن............ در من زندگی می کنی. 

آدم در خنکای روز با من راه می رفت و هنوز تنها بود . او نمی توانست مرا ببیند یا لمس کند تنها حس می کرد. به این دلیل هر آن چیزی که می خواستم آدم با من احساس و تجربه کند در تو بوجود آورد: تقدس من- شگفتی ام- خلوصم- عشقم- حمایت و حفاظتم را. تو خاصی چون پرتو منی. مرد تصویر مرا نشان می دهد و زن احساس مرا. شما با هم تمامیت خداوند را نشان می دهید. 

بنابراین مرد با زن به خوبی رفتار می کند. دوستش دارد و به او احترام می گذارد چرا که او لطیف و حساس است. در صدمه به زن تو به من آسیب می رسانی و آن چه نسبت به او انجام می دهی در حق من انجام داده ای و با تحقیر و شکستن او تو تنها به قلب خود آسیب         می رسانی. 

زن مرد را مانند قفسه سینه (دنده ها) محافظت می کند و قدرت احساسی را که من به او داده ام با فروتنی و تواضع به مرد نشان می دهد. 

ای زن در سکوت و آرامش شگفتی ات را نشان بده. در عشق به مرد نشان بده که تو درون خود او را حفظ می کنی. 

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: